آذردخت

اینجا وبلاگ یک آذردخت است

آذردخت

اینجا وبلاگ یک آذردخت است

دنبال کنندگان ۵ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
بایگانی

۱ مطلب در شهریور ۱۴۰۲ ثبت شده است

امسال این ساعت کاری واقعا با شرایط من سازگار نبود. درسته که بعدازظهر زودتر می‌ریم خونه اما من از صبح فرسوده‌ام تا شب. اصلا هیچ کارآیی ندارم. از صبح مثل زامبی طی می‌کنم. شب هم ۱۰- ۱۰:۳۰ می‌خوابیم اما فایده‌ای نداره. خلاصه که حس می‌کنم کل تابستون به فنا رفت با این مصوبه احمقانه.
اول مرداد با مامان اینا یه مسافرت یک هفته‌ای رفتیم مشهد. اولین مسافرت واقعی بعد از کرونا بود عملا. این مدت جاهای دیگه کوتاه کوتاه رفتیم اما این اولین مسافرت طولانی واقعی بود که حس مسافرت داد. خوب بود. جاتون خالی. 
پسرک کلاس فوتبال می‌ره و از این که رونالدو و مسی نیست ناراضیه. کمال‌طلبی غوغا می‌کنه توی وجودش. خیلی فرز نیست و خوب با توجه به ترکیب ژن من و همسر نباید هم خیلی ورزشکار از کار دربیاد اما خودش انتظار دیگه ای داره که باعث سرخوردگیش میشه.
کلاس زبان را هم کژدار و مریز دنبال می‌کنه با هل دادن‌های من. در مورد موسیقی وقتی دیدم خودش خیلی پیگیر نیست ادامه ندادیم اما زبان را دوست دارم ادامه بده. فقط به خاطر اینکه در معرضش باشه.
پسرچه می‌ره مهدکودک و از اونجایی که توی تابستون نباید لباس فرم بپوشند و قرتی خان می‌تونه به سلیقه خودش لباس انتخاب کنه خیلی راضی‌تر و خوشحال‌تر می‌ره. از لباس فرم پوشیدن متنفره و یه بند جلوی آینه داره موهاش را درست می‌کنه :)
کلی پول‌هام را جمع کردم و یه وام سنگین هم گرفتم که ماشین بخرم. پولم به یه مشت ابوقراضه می‌رسه. واقعا ناراحتم. یعنی بعد از این همه سال کار کردن، نباید حق انتخاب داشته باشم و بتونم یه ماشین درست و حسابی بخرم؟ تف به این اوضاع و مملکت.
اصلا ورزش نمی‌کنم. رژیم هم که هیچی. دوباره خپلو شدم. کی دوباره انگیزه پیدا کنم، نمی‌دونم.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ شهریور ۰۲ ، ۰۷:۲۹
آذر دخت