در مورد کتاب و کتاب صوتی
خوب خوب خوب.
جهت ثبت در تاریخ اومدم بنویسم که از پریروز ویروس گوارشی امسال را هم گرفتم و با وضعیت گلاب به روتون دست به گریبان بودم و امتیاز این مرحله را هم از دست ندادم! اول پسرچه و بعد پسرک و بعد خودم به ترتیب درگیر شدیم.
بابام هم این ویروسی که به چشم میزنه را خیلی خیلی شدید درگیرش شد و کار به سونوگرافی چشم و سیتیاسکن و اینها کشید اما خدا رو شکر بعد از 10-12 روزه خیلی بهتره اوضاعش.
دیروز و پریروز را مرخصی بودم و از شدت بدندرد و بیحوصلگی میخواستم امروز را هم مرخصی بگیرم و حاضر بودم غرغر رئیس گرامی و متلکهای بعدیاش را هم به جون بخرم. البته که به طور کامل آنکال بودم و یه عالمه کار به صورت دورکاری انجام دادم اما خوب رئیس ما اگه ما حضور نداشته باشیم دچار اضطراب میشه و حس میکنه حقوقی که داریم میگیریم حرومه و اصولا مرخصی به نظر لطف اضافی در حق کارمنده, چه برسه به استعلاجی! تازه امروز مدرسه پسرک هم جلسه پیشرفت تحصیلی گذاشته بودند که ترجیح میدادم خودم برم و گفتم مرخصی میگیرم که به این کار هم برسم که از سر کار زنگ زدند که بعد از هرگز میخواهیم ازت تقدیر و تشکر کنیم (البته یه قسمت دیگه که باهاشون همکاری میکنم نه قسمت خودمون) دیگه من هم دیدم حیفه بعد این 15-16 سال یکی میخواد از ما تقدیر کنه از دستش بدیم. ماشالله رئیس خودمون اینقدر شجاعه و برش داره که تقدیر و تشکرش فقط به زبون و پشت در بستهاست. مشخصا از همکارها میترسه که ابراز کنه که یک نفر داره بهتر کار میکنه.
خلاصه که دندان طمع را گذاشتم سر جاش باشه گفتم بیام ببینم چه تقدیری میخوان بکنند ازمون. حالا بعدا براتون تعریف میکنم چه خبر بود. جلسه مدرسه پسرک را هم قراره همسرجان بره. البته که این جلسات بیشتر به درد اون میخوره که ببینه همه بچهها درس نمیخونند و همه والدین با این موضوع دست به گریبانند و فقط مختص ما نیستش.
دیگه اینکه گوش شیطون کر فعلا حال گلدونها بد نیست. البته به جز اون یکی که پسرک برام خریده که داره برگهاش میریزه.
این روزها دارم به شدت و سرعت همچنان کتاب صوتی گوش میدهم. به خصوص که پادکستهای مورد علاقهام هم دیگه آپدیت نمیشند و محتوای صوتی رایگان درست و حسابی در دسترسم نیست. کتاب صوتی خوبهها, اما جای کتاب کاغذی را نمیگیره. اولا چون که دائما داری در حین انجام یه کار دیگه گوشش میدی تمرکزت را بعضی جاها از دست میدی و بعضی نکتهها را از دست میدی پس برای کتابهای جدی, کتابهای پیچیده و پرشخصیت و پرنکته خیلی خوب نیست. البته بزرگترین کارکردی که کتاب صوتی برام داره اینه که جلوی سر رفتن حوصلهی من را میگیره (معضلی که از بچگی باهاش درگیر بودم که در هر حالت و زمان و مکانی حوصلهام سر میره! و احتمالا ناشی از درجاتی از مشکل عدم تمرکز و توجه یا بیشفعالیه). اما خوب برای کتابهای فان, رمانهای قطور و سنگین و کتابهایی که در حالت عادی حوصلهات نمیکشه بری بخونی بد نیست. البته اون تصویرسازی و استفاده از تخیل که توی کتاب خوندن به آدم دست میده, و من عاشقشم, با کتاب صوتی واقعا فضای کمتری برای مانور داره. چون یک بخش از فضاسازی توسط راوی و اجرا ایجاد شده. اما خوب باز هم بهتر از هیچه. البته که این بین محتوای مزخرف و چرت و پرت هم خیلی به خورد خودت میدی که چارهای نیست دیگه. یه ایراد دیگهاش هم اینه که اینقدر سریع و سرسری بعضی کتابها را گوش میدی و رد میشی که اصلا به یک ماه نکشیده محتوای کتاب یادت میره و بعضا شده که من کتابی که قبلا گوش دادم را دوباره میخواستم گوش بدم و اصلا یادم نبوده این جریانش چی بود.
من یه نتیجهگیری کردم, دلیل علاقه من به کتاب خوندن, همون اضطراب ذهنیام از سر رفتن حوصلهام هست. خوب زمان بچگی ما که ابزارهای تفریحی مثل گوشی و تبلت و انواع ویدئوگیمها یا نبود یا خیلی محدود بود. در دسترسترین ابزار, برای سرگرم شدن کتاب بود. ضمن اینکه من از کتاب به عنوان یه ابزار مقابله با اضطراب اجتماعیام هم استفاده میکردم و میکنم. شما امتحان کنید وقتی یه کتاب دستتون باشه, کم پیش میاد دیگران بخوان باهاتون معاشرت کنند و خیلی مهربانانه سعی میکنند مزاحم مطالعهتون نشند. اینطوری بود که بنده همیشه یه کتاب تو کیفم بود که توی تاکسی, اتوبوس, سرویس دانشگاه, سرویس محل کار, بانک و حتی غذاخوری محل کار سرم را میکردم توش تا مجبور نباشم با کسی معاشرت کنم!
برنامهای که دارم اینه که لیست کتابهای صوتی که گوش میدم را اینجا بنویسم با یه خط مختصر توضیح نظرات خودم که هم بیماری لیست درست کردنم فروکش کنه, هم اطلاعات کتابهایی که گوش دادم را داشته باشم برای مراجعات بعدی.
سلام آذردخت عزیز
منم علاقه ام به کتاب خوندن زیاده
کتاب صوتی هم از بعد کرونا علاقمند شدم چون باید یه جوری خودمو سرگرم می کردم
خوبه اگه لیست کتابهای مورد علاقه ات رو بنویسی. ما هم استفاده می کنیم.
راستی از کتابهای طاقچه چیزی گوش نکردی؟