سلام
امروز شد پانزده روز که من وارد یک دنیای جدید شده ام. پسرم نیمه شب بیست و ششم آذر به دنیا آمد ودنیای
من را زیر و رو کرد. هیچ چیز اون جوری که انتظارش را داشتم پیش نرفت. پسرم دو هفته زودتر آمد و اورژانسی و من سزارین شدم. سخت بود خیلی اما وجود نازنین پسرم همه سختی ها را جبران می کند. خدا را هزاران بار شکر که پسرم سالم است و من از گرمای بدنش آرامش می گیرم.
این دنیای جدید دنیای سخت و پر از استرس و تازگی است. هر روز بعد تازه ای از من را به خودم نشان می دهد. هر وقت توانستم مفصل می نویسم.