آذردخت

اینجا وبلاگ یک آذردخت است

آذردخت

اینجا وبلاگ یک آذردخت است

دنبال کنندگان ۵ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
بایگانی

۲ مطلب در اسفند ۱۳۹۲ ثبت شده است

دوشنبه نینی جان رو پیش یک دکتر دیگه هم بردیم. فوق تخصص مغز پ اعصاب اطفال و استادیار دانشگاه بود. اپن هم نظرش این بود که برای شروع دارو زوده و بهتره عجله نکنیم ولی حسابی تحت نظرش داشته باشیم که اگه باز هم حرکت مشکوکی داشت بفهمیم. شد دو به یک. دکتر اول هم فوق تخصص بود اما استاد دانشگاه نبود. اون بی تامل گفت باید شش ماه دارو بخوره. اما دو تای بعدی مه هر دو هم استاد دانشگاه بودند گفتند فعلا صبر کن اما تحت نظر داشته باش خیلی سخته. جرات نمی کنم یه لحظه تنها بذارمش. دایم به حرکاتش شک می کنم. دچار حمله های اضطرابی می شم. می ترسم انتخاب اشتباهی کرده باشم که دارو نمی دم. خیلی سخته. خیلی. برام دعا کنید که منم بتونم از بزرگ شدن بچه ام لذت ببرم. تا حالاش که همه‌اش استرس بوده. برای من و نینی جان دعا کنید خیلی زیاد.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ اسفند ۹۲ ، ۰۵:۵۶
آذر دخت
سلام خیلی طول کشید اما این روزها حال و روز خوشی ندارم. تورو خدا اگر اینجا رو می خونید برای من و نی نی جان خیلی خیلی دعا کنید. نی نی جانم بعد از واکسن دو ماهگی اش حرکاتی داشت که به احتمال زیاد تشنج بود. غیر از واکسنش هم چند موردی حرکات مشکوک ازش دیدم که داره دیوونه ام می کنه. تو رو خدا تو رو خدا برامون دعا کنید. توی این چند وقت حس می کنم اندازه ده سال پیر شدم. موندم سر دوراهی دکترها. هر کدوم یه چیزی می گن. یکی می گه که باید دارو مصرف کنه و اون یکی می گه لازم نیست فقط تحت نظر داشته باشیدش. خیلی سخته. افسرده شدم و عصبی و تحریک پذیر. همسرجانم هم خیلی خسته است و داغون. خیلی می ترسم. خیلی. برام دعا کنید. آخه توی خانواده همسرجان سابقه صرع خیلی شدیدی وجود داره که من رو نگران می کنه. دو تا خاله و یه داییش صرع داشتند و در اثر اون معلولیت های شدیدی گرفتند و همه توی جوانی فوت شدند. دعا کنید خدا من رو اینجوری امتحان نکنه. فعلا دائم چشمم به نی نی جان و نگران مراحل تکاملش هستم که آیا به موقع هست یا نه. محتاج دعا و انرژی های مثبتتون هستم. خواهش می کنم.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ اسفند ۹۲ ، ۱۱:۱۷
آذر دخت